۳۰ روز با نجف دریابندری
گفتم: نظرتان دربارهی «موج و مرجان و خارا» چیست؟
گفت: «موج و مرجان و خارا» هم فیلم خیلی خوبی بود. یک فیلم مستند است که خود من هم در ساخت آن کمی دخالت داشتم. در واقع آن موقع که داشتند این فیلم را میساختند، من در استودیو گلستان کار میکردم و با کارگردان این فیلم، یکی دو سفر به جنوب رفتم. تهیهکنندهی این فیلم ابراهیم گلستان بود و کارگردان آن یک شخص فرنگی به اسم آلن پندری…
گفتم : مسئلهی خاصی پیش آمد که دیگر گلستان را ندیدید؟
گفت: بله، موضوع این بود که من با دختری به آنجا (یک استودیو) رفتم، که این دختر قبلاً با گلستان دوست بود. گلستان از این مسئله یک مقدار ناراحت شد و به اصطلاح به او برخورد و بعد از فیلم، با حالت نیمهقهر گفت خوب اجازه بفرمایید من بروم. و بلند شد و رفت. این آخرین دیدار من با گلستان بود…
یادداشتهای روزانه: ۳۰ روز با نجف دریابندری– مهدی مظفری ساوجی–انتشارات نگاه–چاپ دوم– ۱۳۹۲.