برچسب های پست ‘پیکی بلایندرز’
گَنگسترهای کولی
وقتی شروع به دیدن این سریال میکنید بعید میدانید «پیکی بلایندر»ها گنگسترهای محبوبتان بشوند. مدام این دارودستهی مافیای ایرلندی را که سال ۱۹۱۹ نبض بیرمنگهام دستشان است با نمونههای محبوبتان مقایسه میکنید. فکر میکنید شاید هیچوقت به اندازهی «کورلئونه»ها برایشان احترام قائل نشوید. «توماس شلبی»، وقار «نودل» محبوب شما –در «روزی روزگاری در امریکا»-را ندارد. «شلبی»ها با شلختگی تمام، که حتی لباسها و ماشین قیمتیشان خبر از تازه به دوران رسیدگی یک خانواده میدهد؛ آن ابهت دارودستهی «الکاپون» را برای شما تداعی نمیکنند. گنگسترهای کولیای هستند که اگر «توماس» یا «پُلی» نباشند باید کولیوار دارودستهشان را از شهری به شهر دیگر ببرند. اما تیغهای لبهی کلاهشان که مخصوص بریدن گوش و کور کردن چشمها است بیرحمی جذاب گنگسترها را دارد. و مهمتر اینکه «توماس شلبی» آن قدرت رهبری، آن هوشی که باید یک گنگستر داشته باشد را دارد. خودش میگوید کار اصلیاش فکر کردن است. همین هم نمایندگان قانونی سلطنت بریتانیا را میترساند. و در نهایت جناب «چرچیل» چند سالی با «پیکی بلایندر»ها دستوپنجه نرم میکند. نه به خاطر اینکه از سر راه کنار بزندشان. برای اینکه ببیند آیا میتواند از آنها مأمورهایی مختص خودش بسازد. و البته روح «توماس شلبی»، کولی ایرلندی؛ هم خبر ندارد که از این به بعد، قرار است خیلی جاها به آقای «چرچیل» کمک کند.